- غاشیه باف
- دفنوک بکاف زین پوش باف آنکه غاشیه بافد. یا غاشیه باف ریش. کسی که ریش کسان را پیرایش کند، دراز ریش، مسخره
معنی غاشیه باف - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خوش بو، دارای بوی خوش، معطر
خادمی که مامور نگه داری زین پوش اسب مخدوم است، کنایه از خادم مطیع و فرمان بردار که در سفر همراه مخدوم خود باشد
هر هفت بار، خوشبوی آنچه غالیه پاشد غالیه بخش، بوی خوش دهنده
خادم و مطیع
کنایه از بوی خوش دهنده
خادم، مطیع